فقط به خاطر تو

 

 
پرسيد به خاطر كي زنده هستي؟ با  اينكه دلم مي خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو"

 

 بهش گفتم به خاطر هيچ كس. 

 

پرسيد پس به خاطر چه  زنده هستي؟ با اينكه دلم فرياد ميزد "به خاطر تو"

 

با يك بغض غمگين گفتم به خاطر هيچ چيز.

 

 ازش پرسيدم تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليكه اشك تو چشمانش جمع شده بود

گفت به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده است...

 

 



           
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 15:33
حجت

 

 
 
 
 
زندگی به من آموخت چگونه گریه کنم...
 
     اما گریه به من نیاموخت چگونه زندگی کنم...
 
           تو نیز به من آموختی چگونه دوستت بدارم...
 
                   اما به من نیاموختی چگونه فراموشت کنم...
 

 



           
یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 15:57
حجت


هوای چشام بدجوری ابریه

 

دلم تنگه و غرق بی صبریه

 

چه حس غریبی چه بد حالیه

 

که هستی ولی جای تو خالیه

 

خودش رو یکی جای تو جا زده

یکی جای تو این روزا با منه

 

که سرده نگاش جنسش از آهنه

 

که نسبت به اسمم لباش بی حسه

دلم کی دوباره به تو می رسه

 

 



           
سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, :: 12:40
حجت

بدن انسان روش‌های جالب و جذابی‌ برای فرستادن علائم هشداردهنده دارد كه این علائم در واقع اسراری را از درون بدن فاش می‌كند.

به عنوان مثال آیا می‌دانید كه خندیدن پس از خوردن هر وعده غذایی چه تاثیری روی بدن دارد؟ یا این‌كه آیا می‌دانید سفید شدن زودهنگام موها نشانه چه فرآیندی در بدنتان است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرگزاری زنان بدن انسان در تمام طول عمر به شیوه‌ای هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانه‌های زیركانه و هشداردهنده را بروز می‌دهد، اما اكثر افراد به دلیل ناآگاهی از این روابط و علائم، پیغام‌های حیاتی بدن را نادیده می‌گیرند كه حاصل آن به خطرافتادن سلامتی است.



           
دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:20
حجت

اثرات تغذيه بر توانايي جنسي

تحقيقات نشان داده است که20درصد جمعیت جهان دچار اختلالات جنسی است. بسیاری از مسائل جنسی مانند فقدان میل جنسی،ناتوانی جنسی،ارضای زودرس ،خستگی جنسی،ناباروری و دیگر مسائل ریشه در عدم تعادل مواد شیمیایی و هورمونها در بدن دارد . سروتونین یک ماده شیمیایی است که توسط مغزتولید می شودو نقش مهمی در اعمال جنسی ایفا می کند.استرس از جمله عواملی است که باعث کاهش سروتونین می شود که خود منتج به انزال زودرس و کاهش مقدار اسپرم در مردان می شود.مواد غذایی که دارای اسید آمینه تریپتوفان و برخی کربوهیدراتها می باشند در کاهش استرس و افزایش سروتونین موثرند مانند ماهی،گوشت گوساله کم چرب و نان.
برخی از عواملی که بر تمایلات جنسی اثر می گذارند عبارتند از:
-دیابت:مردان مبتلا به دیابت 3 برابر افراد سالم اختلال در نعوظ(erection)دارند و 35درصد زنان مبتلا به دیابت کاهش پاسخ جنسی یا عدم وجودآن را تجربه می کنند.بنابراین کنترل میزان قندخون نقش مهمی را ایفا می کند.
-چاقی:30درصد افراد چاقی که به دنبال کاهش وزن خود می باشند،در میل جنسی یا انجام عمل جنسی دچار مشکل اند. مطالعات نشان داده ست که یک سوم افراد چاق که دچار اختلال در نعوظ بوده، پس از 2سال ورزش و تلاش در کاهش وزن ،فعالیت جنسی متعادل بدست آورده اند.
-خستگی:در شخصی که خسته باشد،لذت جنسی کاهش می یابد و اگر فردانرژی بیشتری داشته باشد لذت جنسی بیشتری را تجربه می کند.در واقع مغز باید احساس لذت را ایجاد کند و به اعتقاد گروهی مغز مهمترین اندام جنسی است.
-رژیم غذایی نامناسب می تواند باعث کاهش میل جنسی شودو هر چه فرد غذای مقوی تری مصرف کند ،توانایی جنسی او بیشتر می شود.یک رژیم مدیترانه ای که شامل غلات، میوجات، سبزیجات،گردو و روغن زیتون است و همچنین مصرف مقادیر کم شکر،غلات بدون سبوس و غذاهای آماده می تواند نعوظ رابهبودبخشد.
-فشار خون کنترل نشده ، کلسترول بالا و مقاومت به انسولین اثرات منفی بر میل جنسی دارد.
عملکرد جنسی توسط غدد درون ریز(آندوکرین)کنترل می شود.این غددهورمونهای خاصی ترشح می کنند.برای اینکه این غدد بتوانند درست عمل کنند نیاز به مواد مغذی خاصی دارند. یکی از مهمترین غددی که در تولید مثل نقش دارد غده هیپوفیزاست . نقصان در ترشح این غده می تواند منجر به نقص در اندامهای تناسلی ،یائسگی زوردرس در زنان و ناتوانی جنسی در مردان شود. از غدد دیگرغده آدرنال (فوق کلیه) است که مقدار کم اما مهم از هورمونهای جنسی را تولید می کندو فرسودگی آن می تواند منجر به ناتوانی جنسی یا عدم میل جنسی گردد.
غده هیپوفیزبرای عملکرد خود به ویتامینهای گروه ب ،اسید پانتوتنیک، ویتامین E و روی نیازدارد. غده فوق کلیه نیزبه ویتامینهای A، B،E،C، اسیدهای چرب اشباع نشده و DHEA نیاز دارد.
عواملی که باعث افزایش توانایی جنسی می شود :
-ویتامین A: ویتامین Aاز ویتامینهای محلول در چربی است که نقش اساسی در تولید مثل ایفا می کند.این ویتامین درسیب زمینی شیرین،هویج،کلم پیچ، شلغم،اسفناج،براکلی، کاهو، فلفل قرمز و انبه یافت می شود.
-ویتامین های گروه ب:از ویتامینهای گروه ب تیامین(B1)، ریبوفلاوین (B2) ونیاسین (B3) لازمه میل جنسی کافی می باشد.البته ویتامینهای B5 ،B6، B12نیز برای کاهش استرس و تنظیم سطح هورمونهای بدن لازمند.
ویتامین B3(نیاسین) باعث اتساع عروق شده و گردش خون را بهبود می بخشد.این ویتامین همچنین باعث ساخته شدن هورمونهای جنسی می شود.مصرف نیاسین نیم ساعت قبل از فعالیتهای جنسی هیجان جنسی را افزایش می دهد.
ویتامین B6از افزایش میزان پرولاکتین که خود باعث کاهش میل جنسی می شود جلوگیری می کند.همچنین باعث افزایش باروری در زنان می گردد.
ویتامینB12 در مردانی که اسپرم ناکافی دارند موثر است.
پس به طور کلی ویتامینهای گروه ب جهت سلامت تولید مثل لازمند.منابع سرشار از ویتامینهای گروه ب عبارتند از غلات سبوس دار،تخم مرغ،حبوبات(نخود و لوبیاو..)،محصولات سویا، ماهی سالمون و دیگرماهیهای آزاد،آسپاراگوس،مغزجات خام، براکلی، گوشت کم چرب و موز. موزدارای آنزیم بروملین(Bromelain)است که در افزایش میل جنسی مردان موثر است همچنین سرشار از پتاسیم و ویتامین های گروه ب می باشد.باید توجه داشت که مصرف نوشیدنی های الکلی باعث از بین رفتن ویتامینهای گروه ب می گردد.
-ویتامین C:ویتامین Cجهت عملکرد سالم غدد جنسی لازم است.همچنین اسپرمها را در برابر اثر رادیکالهای آزاد که باعث چسبیدن و عدم تحرک انها می شود،محافظت می کند.
ویتامین Cاحتمال بارور شدن تخمک توسط اسپرم را افزایش می دهد. منابع سرشار از این
ویتامین مرکبات،توت فرنگی، کیوی،هلو،انبه گوجه فرنگی وسبزیجات برگ تیره می باشد.
-ویتامین:E ویتامین Eبه تولید هورمونهای جنسی کمک کرده و گردش آنها را بهتر می کند.همچنین اکسیژن لازم برای اندامهای تناسلی را فراهم می کندو باعث بهبود استقامت جنسی و رسیدن به ارگاسم(اوج لذت جنسی)می شود.این ویتامین در لقاح سلول تخم موثر است. ویتامینE در مغزجات،حبوبات ،غلات سبوس دار،میوجات و سبزیجات یافت می شود.
-روی:روی از آنتی اکسیدانهایی است که باعث درست کار کردن غده فوق کلیه می شود تابتواند به اندازه کافی انرزی تولید شود.روی برای تولید تستوسترون و افزایش تعداد اسپرم لازم است .همچنین باعث افزایش استقامت جنسی می شودو احساس خستگی را از بین می برد . در ضمن اسپرم را در برابر باکتریهای واژن محافظت می کند.مقدارمورد نیاز روی 40میلی گرم در روز می باشد.روی در صدف خوراکی بخار پز ،دانه های کدوتنبل،تخمه گل آفتابگردان، سیر و اسفناج یافت می شود.
-منیزیم: منیزیم استقامت ماهیچه ها را افزایش می دهد و باعث افزایش تمدد اعصاب (Relaxation) می گردد.همچنین باعث فعال شدن آنزیمهای لازم برای متابولیسم کربوهیدراتها و آمینواسیدها می شود. کمبود منیزیم باعث کاهش اکسیژن رسانی به بافتهای ماهیچه ای می شود. منابع غنی از منیزیم آجیل و غلات سبوس دار می باشند.
-اسیدهای چرب ضروری: اسیدهای چرب ضروری در تولید هورمونهای جنسی نقش دارندو همچنین به ذخیره کردن ویتامین های محلول در چربی مثل D،E وKکمک کرده و فرد را از نظر جنسی فعال نگه می دارد. اسیدهای چرب ضروری در گیاهان دریایی،دانه کتان،کنجد،بادام، جوانه گندم و کدو تنبل به وفور یافت می شود.
DHEA-(Dihydroepiandostron):هورمونی است که توسط غدد فوق کلیوی ترشح می شود.محققان معتقدند DHEA به تقویت سیتم ایمنی بدن کمک می کند و باعث کاهش استرس و بهبود خلق و خوی فرد می گردد. DHEAرا نمی توان از طریق مواد غذایی تامین کرد و باید مکمل های DHEAمصرف شود.این مکمل ها به عنوان افرودیت(داروی موثر بر میل جنسی) مصرف می شود ودارای عوارض جانبی است. پس توصیه می گردد تجویرآن توسط پزشک صورت گیرد.البته هیچ دلیلی بر اثبات اینکه این مکمل ها موثرواقع می شوند وجود ندارد ولی بسیاری از مردم معتقدند که این ترکیبات موثرند.آثار سوء این مکمل ها عبارتند از سردرد،اختلال در بینایی و حتی نابینایی و اختلالات جنسی دراز مدت.
-اسید فولیک: اسید فولیک به جلوگیری ازایجاد نقایص مادرزادی کمک می کندو باروری را بهبود می بخشد.همچنین باعث افزایش تعداد اسپرم می شود.فقدان هیستامین ها در بدن با اختلالات جنسی مرتبط بوده و اسید فولیک در تولید هیستامین نقش موثری دارد. اسید فولیک در گیاهان برگ تیره،سبزیجات ،نان سبوس دار ،مغزجات،جوانه ها، پرتقال،گریپ فروت،جگر،دل و قلوه،ماکیان و حبوبات یافت می شود.
-سلنیوم: سلنیوم آنتی اکسیدانی است که بدن را در برابر اثر رادیکالهای آزادمحافظت می کند.همچنین در کاهش نقایص مادرزادی و افزایش تعداد اسپرم در مردان موثر می باشد.
سلنیوم در گوشت قرمز،ماهی تون،ماکارونی و نان سبوس دار یافت می شود.
-ورزش:ورزش باعث می شد که جریان هورمونها در بدن به راحتی انجام گیرد.افرادی که ورزش می کنند مقدار انرژی بیشتری داشته و در نتیجه از نظر جنسی فعالترند.
بطور خلاصه می توان گفت که برای افزایش توانایی جنسی باید تغذیه سالم داشته باشید،در صورت نیاز از مکمل ها استفاده نموده و ورزش کنید.

عواملی که باعث کاهش توانایی جنسی می شود :
-کافئین:مصرف بیش از حد نوشیدنی های کافئین دار از طریق فرسودگی غدد فوق کلیوی باعث کاهش میل جنسی می گردد.مقادیر زیاد کافئین باعث ایجاد استرس بر بدن شده که خود باعث کاهش سطح کورتیزول می شود. کورتیزول هورمونی است که بدن را در برابر استرس محافظت می کند. مصرف زیاد کافئین باعث خستگی مفرط می گردد و نهایتا موجب مصرف شدن تمام هورمون کورتیزول بدن می شود.این خود منتج به فرسودگی غددفوق کلیوی می شودو کاهش توانایی جنسی را به دنبال دارد.
-چربیهای اشباع شده:مصرف بیش از حد چربیهای اشباع شده نه تنها باعث افزایش کلسترول و رسوب آن در دیواره عروق قلب می شود،بلکه باعث رسوب کلسترول در مویرگهای متعدد پنیس (آلت)می شود و جریان خون در آلت را با مشکل روبرو می کند و در نتیجه فرد نمی تواند به محرکهای جنسی صادره از مغز به درستی پاسخ دهد.
غذاهای بسته بندی شده،Fast food و غذاهای آماده دارای سطح بالایی از چربیهای اشباع شده می باشند.
-الکل:الکل همانند استروژن در زنان عمل می کند واثر مخربی بر قدرت مردانگی دارد و منجر به ناتوانی جنسی و کوچک شدن بیضه ها در مردان می شود.همچنین مصرف بیش از حد الکل علائم افسردگی را به همراه دارد.
-نیکوتین:نیکوتین باعث آترواسکلروز عروق پنیس می شود که این خود موجب ایجاد پلاک در مویرگهای پنیس و تنگ شدن آن می شود.در نتیجه گردش جریان خون در آلت دچار مشکل شده ومنجربه ناتوانی جنسی می شود.
تحقیقات نشان داده است که 30درصد زنان میان سال فقدان میل جنسی دارندو رژیم غذایی مناسب در آنان آمادگی جنسی و میل جنسی را افزایش می دهد.خستگی، استرس،بیماری، عدم تعادل هورمونها،مصرف بیش از حد غذا و الکل ، فشار کاری،بالا رفتن سن و در نتیجه کاهش انرژی از عوامل کاهنده میل جنسی در زنان است.
آندروسترون هورمون جنسی مردانه است که تصور می شود باعث جلب توجه خانمها می شود.مطالعات نشان داده است اگر مردان کرفس مصرف کنند، بعد از هضم آن آندروسترون در تعریق آنان ترشح شده که بدون اینکه زنان متوجه بوی آن بشوند،به طرف آنان جذب می شوند.
به طور خلاصه می توان گفت:
-غذاهای آبکی،ترش ، تلخ ، غذاهای خام که نیاز به پختن زیاد ندارند مثل کاهو و میوجات ، بعضی از انواع ماهی ها و نوشیدنی های الکلی باعث کاهش میل جنسی می شوند.
-غذاهایی که آبکی نبوده ،نیاز به پخته شدن دارند و غذاهای شیرین و تنداثر مثبت بر میل جنسی دارند.پیاز،پیاز کوهی،تره فرنگی،سیر،موسیر،سیب زمینی،کدوتنبل،کدومسما ، زنجبیل،هل،رازیانه، بادیان،دارچین،فلفل، زردچوبه،زعفران،وانیل،،مغزجات ،گردو،کنجد، میوه های استوایی مانند آووکادو،انبه و پاپایاو میوه هایی مانند موز ،هلو،شلیل، آلو، سیب،گلابی ، حبوباتی مانندعدس و لوبیا ، و منابع حیوانی مانند تخم مرغ ،گوشت قرمز، مرغ و ماهی آبهای سرد مانندماهی هالیبوت،سالمون،ساردین و صدف خوراکی افزاینده میل جنسی می باشند.



           
شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 15:48
حجت


‌‌1. دستگاه‌ توليد مثل‌

اساسي‌ترين‌ تفاوت‌ ميان‌ زن‌ و مرد، تمايز دستگاه‌ تناسلي‌ آنها از يکديگر است‌ که‌ خود خاستگاه‌ تفاوتهاي‌ بسيار ديگري‌ است‌ و از جنس‌ آدمي، دو نوع‌ متمايز با ويژگيهاي‌ جسمي‌ و رواني‌ مختلف‌ پديد مي‌آورد. رفتار جنسي‌ زن‌ و مرد و نوع‌ تمايلاتشان، تفاوتهاي‌ اساسي‌ دارد و منشأ تفاوت‌ در احکام‌ جنسي‌ ميان‌ زن‌ و مرد در شرع‌ اسلام‌ را از جمله‌ بايد در همين‌ تفاوتهاي‌ طبيعي‌ جست. اگر در احکام‌ تمکين، دفعات‌ مقاربت، جنابت، تعدد زوجات، حرمت‌ مقاربت‌ در دوران‌ قاعدگي‌ زن، منع‌ چند شوهري‌ زن‌ در زمان‌ واحد، تحريم‌ روابط‌ جنسي‌ نامشروع، و... موارد ديگري‌ احياناً‌ تفاوت‌ در برخي‌ احکام‌ شرعي‌ ديده‌ مي‌شود بي‌شک‌ به‌ تفاوتهاي‌ جدي‌ طبيعي‌ در بدن‌ و اعصاب‌ و روان‌ آن‌ دو نيز مربوط‌ است. همچنين‌ به‌ احکام‌ بارداري، احکام‌ آميزش، احکام‌ بلوغ، احکام‌ يائسگي، احکام‌ شيردادن، احکام‌ قاعدگي، احکام‌ مربوط‌ به‌ زايمان، احکام‌ نفقه‌ و وظيفة‌ مرد در تأمين‌ اقتصادي‌ زن‌ و مجبور نبودن‌ زن‌ در تأمين‌ مخارج‌ زندگي، احکام‌ ارث‌ و نيز برخي‌ تفاوتها در حدود و ديات‌ و احکام‌ جهاد و... مي‌توان‌ اشاره‌ کرد و برخي‌ از علل‌ تفاوتهائي‌ در بعضي‌ از احکام‌ و حقوق‌ را مي‌توان‌ در همين‌ تفاوتهاي‌ بيولوژيک‌ و فيزيولوژيک‌ تعقيب‌ کرد. اينک‌ براي‌ روشن‌ شدن‌ اختلافهاي‌ تکويني‌ و طبيعي‌ ميان‌ زن‌ و مرد، به‌ شمه‌اي‌ از اين‌ تفاوت‌ها اشاره‌ مي‌کنيم‌ و نظريات‌ گوناگوني‌ که‌ در جهان‌ علم‌ جديد در خصوص‌ تفاوتهاي‌ زن‌ و مرد مطرح‌ است‌ ارائه‌ مي‌کنيم:
سلول‌ تخم‌ (اسپرم‌ و تخمک) در دو جنس‌ از نظر شکل، اندازه، تعداد، تحرک‌ و عمر از هم‌ متمايزند. زن‌ در طور دوران‌ باروري‌ حدود 400 تخمک‌ توليد مي‌کند، حال‌ آن‌ که‌ در هر بار انزالِ‌ مرد 400 ميليون‌ اسپرم‌ وجود دارد. سلول‌ تخم‌ زن‌ تنها کروموزوم‌ جنسي‌ X (ايکس) دارد، ولي‌ اسپرمها داراي‌ دونوع‌X و Y (ايگرگ)اند و جنسيت‌ جنين‌ بسته‌ به‌ اين‌ که‌ کدام‌ يک‌ از اسپرمهاي‌ مرد با تخمک‌ لقاح‌ کند، معين‌ مي‌شود و زن‌ در پسر يا دختر شدن‌ نطفه‌ نقش‌ چنداني‌ ندارد. بلوغ‌ جنسي‌ به‌ طور معمول‌ در جنس‌ زن‌ زودتر از مرد رخ‌ مي‌دهد، و صفات‌ ثانويه‌ جنسي‌ در دختران‌ حدود 2 سال‌ زودتر از پسران‌ پديد مي‌آيد.
توان‌ باروري‌ مرد بسي‌ بيشتر از زن‌ است و تا 80 سالگي‌ و پس‌ از آن‌ مي‌تواند ادامه‌ يابد، در حالي‌ که‌ مي‌توان‌ باروري‌ زن‌ با يائسگي‌ که‌ در حدود 50 سالگي‌ رخ‌ مي‌دهد، پايان‌ مي‌يابد. و بعلاوه‌ عقيمي‌ در زنان‌ بسيار شايعتر از مردان‌ است. در مراحل‌ مختلف‌ آميزش‌ جنسي: مرحله‌ تحريک، ميل‌ به‌ جنس‌ مخالف، مرحله‌ تهييج‌ و استمرار شهوت، مرحله‌ اوج‌ لذت‌ جنسي‌ و نيز ارضاي‌ جنسي‌ و فروکش‌ نمودن‌ شهوت، ميان‌ زن‌ و مرد تفاوتهايي‌ وجود دارد. ميل‌ جنسي‌ مرد شديدتر از زن‌ است و جنبة‌ شهواني‌ بيشتري‌ دارد. زن‌ براي‌آميزش‌ به‌ عوامل‌ رواني، احساسي، ذهني‌ و فيزيکي‌ نيازمند است. توان‌ آميزش‌ در مرد با انزال‌ پايان‌ مي‌يابد ولي‌ در زن‌ مي‌تواند بارها تکرار شود.
در دستگاه‌ توليد مثل‌ زن‌ تحولات‌ هورموني‌ و نوسان‌ آنها و تأثير هورمونها بر مغز و ديگر اندامها به‌ ويژه‌ در اعضاي‌ تناسلي، پديده‌هايي‌ چون‌ قاعدگي‌ آبستني، زايمان، شيردهي‌ و يائسگي‌ را پديد مي‌آورد، و بر جسم‌ و روان، کار، رفتار و فعاليت‌ زن‌ تأثير مي‌گذارد. زن‌ با باردار شدن، احساس‌ تماميت‌ و کمال‌ مي‌کند و حس‌ جاودانگي‌اش‌ ارضأ مي‌شود. بهترين‌ سن‌ براي‌ بارداري‌ 17 تا 25 سالگي‌ است‌ و در 30 سالگي‌ توان‌ باروري‌ زن‌ کاهش‌ مي‌يابد و در طول‌ دوران‌ بارداري‌ تغييرات‌ زيادي‌ در بدن‌ مادر پديد مي‌آيد. در حدود 40 تا 50 سالگي‌ با بي‌نظم‌ شدن‌ قاعدگي‌ و قطع‌ آن‌ و پايان‌ کار تخمدانها يائسگي‌ اتفاق‌ مي‌افتد که‌ خود از بحراني‌ترين‌ مراحل‌ زندگي‌ زن‌ است.

‌‌2. نقش‌ هورمونها
هورمون، يک‌ رابط‌ يا پيام‌ رسان‌ شيميايي‌ است‌ که‌ از غدد درون‌ ريز ترشح‌ مي‌شود، در سراسر بدن‌ انتشار مي‌يابد و بر سلول‌ خاصي‌ (سلول‌هاي‌ هدف) تأثير مشخص‌ بر جاي‌ مي‌گذارد و اعمال‌ حياتي‌ بدن‌ را سامان‌ مي‌دهد.

‌‌آ. تستوسترون‌
هورمون‌ ويژه‌ جنس‌ نر تستوسترون‌ نام‌ دارد که‌ در سراسر عمر از بيضه‌ها ترشح‌ مي‌شود و در دوران‌ بلوغ، ميزان‌ آن‌ به‌ سرعت‌ فزوني‌ مي‌گيرد و باعث‌ تمايزاتي‌ با زن‌ مي‌شود:
‌‌آ/1. تمايز و صفات‌ جنسي‌
در هفته‌هاي‌ نخستين‌ رشد، جنين‌ دختر و پسر از نظر اندامها بهم‌ شبيه‌اند و از دو ماهگي‌ به‌ بعد، هورمون‌ نر ترشح‌ کرده‌ و تفاوتها آغاز مي‌شود.
رشد سريع‌ قد، بيضه‌ها، آلت، انزال، تمايل‌ به‌ جنس‌ مخالف، روييدن‌ مو در ناحيه‌ زهار، سينه، زير بغل‌ و صورت، پهن‌ شدن‌ شانه‌ها، رشد ماهيچه‌ها و عضلات‌ و بمي‌ صدا از ترشح‌ هورمونهاي‌ مردانه‌ ناشي‌ مي‌شود.
‌‌آ/2. تفاوت‌ در قدرت‌ عضلاني‌ و ترکيب‌ استخوانها
قدرت‌ عضلاني‌ زن‌ و مرد نيز بدين‌ علت، متفاوت‌ است‌ و کارکرد بدن‌ زن‌ و مرد را متفاوت‌ مي‌کند. تستوسترون‌ اثر سازنده‌ پرقدرتي‌ در توليد پروتئين‌ در سراسر بدن‌ دارد، رشد بافتهاي‌ عضلاني‌ را تحريک‌ مي‌کند، و بر قدرت‌ بدني‌ مرد مي‌افزايد. تودة‌ عضلاني‌ بدن‌ مرد به‌ طور متوسط‌ 50 درصد بيشتر از بدن‌ زن‌ است، از اين‌ رو مرد براي‌ انجام‌ کارهاي‌ سنگين‌ توانايي‌ بيشتري‌ مي‌يابد.
تستوسترون‌ از عوامل‌ رسوب‌ کلسيم‌ در استخوانهاست‌ و بر اندازه‌ و استحکام‌ آنها مي‌افزايد، اينکه‌ در مجموع‌ استخوانهاي‌ مرد نسبت‌ به‌ زن‌ درشت‌تر و با قوام‌ترند، و لگن‌ مرد شکل‌ قيفي‌ مي‌يابد و براي‌ تحمل‌ بارهاي‌ سنگين‌ آمادگي‌ بيشتري‌ دارد، از ترشح‌ اين‌ هورمون‌ ناشي‌ مي‌شود.
‌‌آ/3. پرخاشگري‌
تستوسترون‌ حالات‌ تهاجمي، رقابتي‌ و پرخاشگري‌ را برمي‌انگيزاند، وجود اين‌ هورمون‌ و نوسان‌ آن‌ گاه‌ مردان‌ را آن‌ چنان‌ خشمناک‌ مي‌سازد که‌ ممکن‌ است‌ زندگي‌ خود و ديگران‌ را در خطر اندازند.
‌‌آ/4. افزايش‌ گلبولهاي‌ قرمز و متابوليسم‌ پايه‌
سطح‌ بالاي‌ هموگلوبين‌ و تعداد بيشتر گلبولهاي‌ قرمز در خون‌ مردان‌ ناشي‌ از ترشح‌ آندروژنها در جنس‌ مرد است. تستوسترون‌ حدود 10 تا 15 درصد بر ميزان‌ متابوليسم‌ پايه‌ مي‌افزايد، اشتها را برمي‌ انگيزد، و از عوامل‌ فزوني‌ نيازهاي‌ غذايي‌ مردان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد.
‌‌آ/5. ضخامت‌ پوست‌
سختي‌ بافت‌ زير جلدي‌ و پوست‌ سراسر بدن‌ مرد ضخيم‌تر است.
‌‌آ/6. بيماريها و ايمني‌ بدن‌
ميزان‌ کلسترول‌(LDL) در خون‌ مرد بيشتر است و در فزوني‌ مقدار چربي‌ موجود در گردش‌ خون‌ و نيز رسوب‌ پلاکهاي‌ آترواسکلروزي‌ اثر زيادي‌ دارد و از اين‌ رو بيماريهاي‌ قلبي‌ و سکتة‌ مغزي‌ را در ميان‌ مردان‌ افزايش‌ مي‌دهد. و از سويي‌ باعث‌ کاهش‌ پاسخ‌ آنتي‌باديهاست‌ که‌ خود آسيب‌ پذيري‌ دستگاه‌ ايمني‌ بدن‌ مرد را مي‌نماياند.
‌‌آ/7. رفتار و روان‌
اعتماد به‌ نفس‌ در مرد، بيشتر است و نياز به‌ نوازش‌ و در آغوش‌ کشيده‌ شدن‌ در زنان‌ زياد است.
‌‌آ/8. مغز
هورمونها به‌ طور مستقيم‌ سلول‌هاي‌ مغز را تحريک‌ مي‌کنند و بين‌ هورمونهاي‌ جنسي‌ و مغز، نوعي‌ تعامل‌ برقرار است. با برداشتن‌ بيضه، به‌ تدريج‌ قدرت‌ ابداع‌ از بين‌ مي‌رود و فرد به‌ کار و زندگي، کم‌ اعتنا مي‌شود. تستوسترون‌ در تمرکز فکر اثر دارد، از خستگي‌ مي‌کاهد، و ادامه‌ فعاليتها و اجراي‌ کارها را آسان‌ مي‌کند.

‌‌ب. استروژن‌
استروژن‌ را مي‌توان‌ از هورمونهاي‌ ويژه‌ جنس‌ زن‌ دانست که‌ در طول‌ عادت‌ ماهانه‌ نوسان‌ دارد، و بيشترين‌ ميزان‌ ترشح‌ آن‌ پيش‌ از تخمگذاري‌ است. استروژن‌ در زندگي‌ زن‌ نقش‌ اساسي‌ و مهم‌ دارد، بيش‌ از 300 بافت‌ مختلف‌ بدن‌ زن‌ براي‌ آن‌ گيره‌ دارد و کمبود آن‌ با تغييرات‌ فيزيکي‌ شديدي‌ همراه‌ است. موارد زير نقشهاي‌ عمدة‌ اين‌ هورمون‌ را مي‌نماياند:
‌‌ب/1. صفات‌ ثانويه‌ جنسي‌ و دستگاه‌ تناسلي‌
ترشح‌ استروژن‌ اندامهاي‌ زنانه‌ را تشکيل‌ مي‌دهد و رحم، پستانها و اندامهاي‌ تناسلي‌ خارجي‌ زن‌ پس‌ از بلوغ‌ بر اثر افزايش‌ ترشح‌ اين‌ هورمون‌ رشد مي‌کنند. لگن، پهن‌ و عمق‌ آن‌ کم‌ مي‌شود، چربي‌ زير پوست‌ افزايش‌ مي‌يابد، و ميل‌ به‌ جنس‌ مخالف‌ پديد مي‌آيد.
‌‌ب/2. آبستني، زايمان‌ و شيردهي‌
ترشح‌ استروژن‌ به‌ رشد و تکامل‌ غدد آندومتر (لاية‌ داخلي‌ رحم) مي‌انجامد که‌ ديواره‌ رحم‌ را براي‌ پذيرش‌ جنين‌ آماده‌ مي‌کند. و شيردادن‌ طبيعي‌ با مصرف‌ آن‌ متوقف‌ مي‌شود.
‌‌ب/3. استخوانها و مفاصل‌
استروژن‌ با آن‌ که‌ در تحريک‌ رشد استخوانها و عضلات‌ اثر دارد و از رشد زياد آنها جلوگيري‌ مي‌کند. و از اين‌ روست‌ که‌ به‌ طور نسبي‌ قد زن‌ از مرد کوتاهتر مي‌ماند. کاهش‌ ترشح‌ اين‌ هورمون‌ عامل‌ مؤ‌ثري‌ در بروز پوکي‌ استخوان‌ به‌ شمار مي‌رود، واز روست‌ که‌ حدود 14 زنان‌ در 60 تا 90 سالگي‌ دچار يک‌ شکستگي‌ در استخوان‌ ميشوند. تحرک‌ و نرمي‌ مفاصل و نرمي‌ و انعطاف‌پذيري‌ بيشتر بدن‌ زنان‌ را مي‌توان‌ ناشي‌ از آن‌ دانست.
‌‌ب/4. قلب‌ و عروق‌
استروژن‌ در کاهش‌ چربي‌ خون‌ مؤ‌ثر است، و از اين‌رو بيماريهاي‌ ناشي‌ از تنگي‌ عروق‌ و تصلب‌ شرائين‌ در ميان‌ زنان‌ کمتر است.
‌‌ب/5. سيستم‌ ايمني‌ بدن‌ و بيماريها
استروژن‌ مقاومت‌ طبيعي‌ بدن‌ را در برابر بيماريهاي‌ سوخت‌ بالا مي‌برد.
‌‌ب/6. حس‌ بويايي، پوست، چربي‌ و...
استروژن‌ بر حساسيت‌ حس‌ بويايي‌ مي‌افزايد و از عوامل‌ رسوب‌ چربي‌ در بدن‌ زنان‌ است و در نرمي‌ و صافي و کم‌ مويي پوست‌ بدن‌ نقش‌ دارد.
‌‌ب/7. روان‌ و رفتار
از عوامل‌ اصلي‌ تغيير حالات‌ زنان، نوسان‌ سطح‌ استروژن‌ در خون‌ آنهاست‌ که‌ در رفتار زن‌ اثر مي‌گذارد. وقتي‌ ترشح‌ استروژن‌ تنزل‌ مي‌يابد، زن‌ بي‌تاب‌ مي‌شود و آرامش‌ رواني‌اش‌ بهم‌ مي‌خورد.
‌‌ب/8. مغز
پيداست‌ که‌ اثر هورمونها در بدن‌ از طريق‌ تأثير آنها بر مغز است. زناني‌ که‌ از هورمون‌ استروژن‌ براي‌ جلوگيري‌ از بارداري‌ استفاده‌ مي‌کنند، علائم‌ خستگي‌ روحي‌ و رواني‌ در آنها بروز مي‌يابد، مطالعات‌ نشان‌ مي‌دهد که‌ اين‌ افسردگي‌ بااختلال‌ در متابوليسم‌ مغز ارتباط‌ دارد. تأثير استروژن‌ بر مغز و در نتيجه‌ بروز رفتارهاي‌ خاص‌ در انسان‌ و حيوانات‌ مورد تأييد پژوهشگران‌ است.

‌‌ج. پروژسترون‌
اين‌ هورمون‌ نيز ويژه‌ جنس‌ زن‌ است. و در تنظيم‌ دورة‌ جنسي آماده‌ سازي‌ رحم‌ نقش‌ دارد، ادامه‌ بارداري‌ بدون‌ آن‌ ممکن‌ نيست، رشد غده‌هاي‌ شيري‌ پستان‌ ناشي‌ از افزايش‌ ترشح‌ آنست. و عامل‌ افزايش‌ حرارت‌ پاية‌ بدن‌ زن‌ در زمان‌ تخمک‌ گذاري‌ مي‌باشد. پروژسترون‌ يک‌ هورمون‌ آرام‌ بخش‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد و در ايجاد صلح‌ و آرامش‌ در جنس‌ ماده‌ هنگام‌ بارداري‌ نقش‌ دارد و از اين‌ رو برخي‌ از محققان‌ استفاده‌ از آن‌ را براي‌ کنترل‌ رفتارهاي‌ غيرقانوني‌ و تجاوزها مطرح‌ ساخته‌اند.
پرولاکتين، اکسي‌ توسين، و ريلاکسين‌ نيز از هورمونهايي‌ هستند که‌ در جنس‌ مرد نقش‌ چندان‌ شناخته‌ شده‌اي‌ ندارند، و در جنس‌ زن‌ وظايف‌ مهم‌ برعهده‌ دارند. پرولاکتين‌ رفتار مادرانه‌ را به‌ وجود مي‌آورد و در شيردهي، جلوگيري‌ از تخمک‌ گذاري، نقش‌ دارد. و در پرندگان‌ اين‌ هورمون‌ موجب‌ لانه‌ سازي، و خوابيدن‌ روي‌ تخمها مي‌گردد و برخي‌ آن‌ را هورمون‌ محبت‌ مادري‌ ناميده‌اند.
به‌ اين‌ ترتيب‌ مي‌توان‌ دريافت‌ که‌ پس‌ از عامل‌ کروموزومي، هورمونهاي‌ جنسي‌ متفاوت‌ در زن‌ و مرد، يک‌ عامل‌ بيولوژيکي‌ تعيين‌ کنندة‌ جنسيت‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد، و هورمونهاي‌ جنسي‌ نر و ماده‌ با هم‌ در تضاد هستند، تزريق‌ هريک‌ از آنها به‌ جنس‌ مخالف، به‌ افول‌ صفات‌ جنسي‌ مربوط‌ به‌ آن‌ مي‌انجامد، و همين‌ خاصيت‌ مورد استفادة‌ کساني‌ قرار گرفته‌ که‌ با استفاده‌ از هورمونها جنسيت‌ خود را تغيير مي‌دهند.

‌‌3. طول‌ عمر و مرگ‌
براساس‌ آمارها به‌ طور متوسط‌ زنان‌ 7 سال‌ بيشتر از مردان‌ زندگي‌ مي‌کنند، و در دوران‌ جنيني، نوزادي، کودکي‌ و سالمندي، مرگ‌ جنين‌ مرد بيش‌ از زن‌ است. با آن‌ که‌ در بسياري‌ از کشورها توليد نوزاد پسر بر دختر پيشي‌ دارد، در پايان‌ عمر تعداد بيوه‌ زنان‌ بيشتر مي‌شود، و آمار پيرزنهاي‌ بالاي‌ 100 سال‌ در جهان‌ به‌ 9 برابر پيرمردان‌ مي‌رسد. و بي‌ گمان‌ در شرايط‌ مساوي‌ از نظر امکانات‌ بهداشتي‌ و رفاهي‌ به‌ طور محسوسي‌ زنان‌ بيشتر از مردان‌ عمر مي‌کنند. براي‌ توجيه‌ اين‌ پديده‌ موضوع‌ زير قابل‌ توجه‌ است:

‌‌تفاوت‌ فيزيولوژيکي‌ بدن‌ و اندامها و نيازها
زن‌ و مرد از نظر ساختمان‌ بدني‌ نقاط‌ تمايز آشکار دارند، سن‌ بلوغ‌ آنها با هم‌ فرق‌ مي‌کند، نيازهاي‌ غذايي، ويتاميني‌ و معدني‌ آنها از هم‌ متفاوت‌ است. تودة‌ چربي‌ بدن‌ زن‌ بيشتر و بافت‌ عضلاني‌ آنها کمتر است، متابوليسم‌ پايه‌ زنان‌ حدود 5 درصد کمتر از مردان‌ است، و در نتيجه‌ آنان‌ با طول‌ عمر مساوي‌ سوخت‌ و ساز کمتري‌ دارند، مقدار کالري‌ که‌ مرد در طول‌ 70 سال‌ براي‌ اعمال‌ حياتي‌ خود مصرف‌ مي‌کند براي‌ 75 سال‌ زن‌ کافي‌ است. اين‌ گونه‌ تفاوتها مي‌تواند در راستاي‌ توجيه‌ عمر بيشتر زنان‌ مطرح‌ شود. گذشته‌ از اين‌ها، مقاومت‌ جسمي‌ و رواني‌ در برابر بيماريهاي‌ عفوني و شرايط‌ نامناسب‌ در جنس‌ زن‌ بيشتر از مرد است، نقش‌ هورمونهاي‌ جنسي‌ را نيز در اين‌ ميان‌ نمي‌توان‌ ناديده‌ انگاشت. وجود دستگاه‌ تناسلي‌ متفاوت‌ و ايفاي‌ نقش‌ فاعل‌ مرد در آميزش‌ جنسي‌ که‌ طي‌ آن‌ حدود 150 کيلوکالري‌ انرژي‌ مصرف‌ مي‌کند، و مسائل‌ خاص‌ زنان‌ همچون‌ قاعدگي‌ و يائسگي، همه‌ در اين‌ راستا مطرحند. وجود کروموزوم‌Y در مردان‌ و بيماريهاي‌ وابسته‌ به‌ جنس و نيز ديگر بيماريها که‌ در مردان‌ شيوع‌ بيشتر دارد، مسائل‌ درماني‌ و مراقبتهاي‌ بهداشتي، نوع‌ شغل‌ و حوادث نويد بخش‌ عمر بيشتر براي‌ زنان‌ است. آنان‌ با آن‌که‌ به‌ بعضي‌ از اختلالات‌ همچون‌ پوکي‌ استخوان‌ و رماتيسم‌ و... بيشتر دچار مي‌شوند،ولي‌ بي‌ آنکه‌ از پا در آيند، به‌ زندگي‌ و روند طبيعي‌ عمر ادامه‌ مي‌دهند.

‌‌‌4. يافته‌هاي‌ آزمايشگاهي
در يافته‌هاي‌ آزمايشگاهي‌ تفاوتهاي‌ قابل‌ توجهي‌ بين‌ دو جنس‌ در اندازة‌ هورمونهاي‌ هيپوفيز، تستهاي‌ کليه، دفع‌ کراتي‌ نين، باز جذب‌ گلوکز و... مشاهده‌ مي‌شود:
1. ارزشهاي‌ خوني‌
محدوده‌ طبيعي‌ گلبولهاي‌ قرمز در مردان‌ به‌ طور متوسط‌ 4/5 و در زنان‌ 8/4 ميليون‌ در هر ميکروليتر است. و به‌ طور کلي‌ مقادير اجزأ خوني‌ در زنان‌ در گروه‌ سني‌ باروري‌ 10 درصد کمتر از مردان‌ است.
‌‌2. هورمونهاي‌ جنسي‌
پيداست‌ که‌ محدودة‌ طبيعي‌ تستوسترون، استراديول‌ و پروژسترون‌ در زن‌ و مرد فرق‌ مي‌کند.

‌‌‌5. نيازهاي‌ غذايي
تغذيه‌ کافي‌ و مناسب‌ در سلامت‌ جسمي‌ و رواني‌ انسان‌ نقش‌ مهمي‌ دارد، براي‌ رشد مغز و اندامها لازم‌ است‌ و بر مقاومت‌ بدن‌ در برابر عفونتها و بيماريها مي‌افزايد، و از بسياري‌ بيماريها پيش‌گيري‌ مي‌کند. تفاوت‌هاي‌ جنسي‌ در نيازهاي‌ غذايي‌ به‌ گونه‌ زير است:
‌‌1. چربيها
با آن‌ که‌ در ساختمان‌ بدن‌ زن‌ حدود 10 درصد چربي‌ بيشتر از بدن‌ مرد است، و چاقي‌ مرد با زن‌ تفاوت‌ دارد. نياز به‌ اسيدهاي‌ چرب‌ ضروري‌ در جنس‌ مرد بيشتر از زن‌ است.
‌‌2. پروتئين‌ها
نياز به‌ پروتئين‌ در پسران‌ بيش‌ از دختران، و در مردان‌ بيش‌ از زنان‌ است. مرد براي‌ هر کيلوگرم‌ وزن‌ بدنش‌ به‌ 57/0 گرم‌ پروتئين‌ نياز دارد، اين‌ رقم‌ در زنان‌ به‌ 52/0 گرم‌ مي‌رسد. و در دوران‌ بارداري‌ و شيردهي‌ نيازهاي‌ پروتئيني‌ زنان‌ حدود 20 تا 30 گرم‌ در روز افزايش‌ مي‌يابد.
‌‌3. انرژي‌
نياز به‌ انرژي‌ به‌ عواملي‌ چون‌ فعاليت، اثر غذا و... وابسته‌ است، ولي‌ همواره‌ فرد درشت‌ اندام‌ بيشتر از ريزاندام‌ به‌ انرژي‌ نياز دارد. نياز به‌ انرژي‌ در زنان‌ روزانه‌ 1500 و در مردان‌ 2000 کالري‌ برآورد شده‌ است.
‌‌4. ويتامينهاي‌ محلول‌ در چربي‌K , E , D , A) )
در حالات‌ عادي‌ به‌ جز موارد اندک‌ نيازهاي‌ ويتاميني‌ مردان‌ از زنان‌ بيشتر است، تنها در دوران‌ بارداري‌ و شيردهي‌ است‌ که‌ نيازهاي‌ ويتاميني‌ زنان‌ افزايش‌ مي‌يابد.
‌‌5. ويتامينهاي‌ محلول‌ در آب‌
از ميان‌ اين‌ ويتامينها، نياز مردان‌ به‌ ويتامين‌C ، فولاسين، نياسين، تيامين‌ (1B)، يبوفلاوين‌ (2(B و پريدوکسين‌ (6(B از زنان‌ بيشتر است.
‌‌6. مواد معدني‌
حدود 4 درصد وزن‌ بدن‌ را عناصر معدني‌ تشکيل‌ مي‌دهد، کمبود آنها در بدن‌ اختلالاتي‌ پديد مي‌آورد، نياز زن‌ و مرد به‌ برخي‌ از اين‌ عناصر مساوي‌ است، و بجز آهن‌ در ديگر عناصر، مردان‌ بيشتر از زنان‌ نياز دارند.
‌‌7. آب‌
ميزان‌ آب‌ موجود در بدن‌ زنان‌ در سنين‌ مختلف‌ (حتي‌ با قد و وزن‌ يکسان) از مردان‌ کمتر است. نسبت‌ آب‌ به‌ وزن‌ بدن‌ پس‌ از بلوغ‌ در دختران‌ 5 درصد کاهش‌ و در پسران‌ 5 درصد افزايش‌ مي‌يابد. ميزان‌ آب‌ بدن‌ در جنس‌ مرد در سن‌ 18 تا 40 سالگي‌ 61 درصد وزن‌ بدن‌ است، در مورد زنان‌ اين‌ رقم‌ به‌ 51 درصد مي‌رسد. در 40 تا 60 سالگي‌ ميزان‌ آب‌ بدن‌ مردان‌ 55 درصد و در بالاي‌ 60 سال‌ 52 درصد وزن‌ بدن‌ است. اين‌ ارقام‌ به‌ ترتيب‌ در مورد زنان‌ 47 و 46 درصد است.
‌‌8. مغز و اعصاب‌
مغز زن‌ و مرد را مي‌توان‌ از هم‌ متمايز دانست‌ و اين‌ امر دلايلي‌ دارد از جمله:
‌‌8/1. تمايز سلولي‌
از آن‌ جا که‌ کروموزومها در زن‌ و مرد متفاوت‌ است‌ در مرد يک‌ جفت‌ کروموزوم‌XY و در زن‌ يک‌ جفت‌ کروموزوم‌XX وجود دارد (به‌ جز سلول‌هاي‌ جنسي)، سلول‌هاي‌ مغز آن‌ دو نيز متفاوتند، سلول‌هاي‌ مغز زن‌ داراي‌ کروموزوم‌XX و سلولهاي‌ مغز مرد داراي‌ کروموزوم‌XY است، مغز مرد، مردانه‌ و مغز زن‌ زنانه‌ است.
‌‌8/2. اندازه‌ و وزن‌
در وزن‌ مغز و اندازه‌ آن‌ انسانها متفاوتند، ولي‌ به‌ طور متوسط‌ وزن‌ مغز زن‌ 110 کمتر از وزن‌ مغز مرد است. و از آن‌ جا که‌ مغز راهنماي‌ هوش‌ است، و توجيه‌ آن‌ با در نظر گرفتن‌ جثة‌ کوچک‌تر زن‌ و مقايسه‌ انسان‌ با حيوانات، چندان‌ درست‌ به‌ نظر نمي‌آيد، و نيز با توجه‌ به‌ حساسيت‌ و توان‌ بالاي‌ سلول‌هاي‌ مغز، اين‌ تفاوت‌ اساسي‌ به‌ نظر مي‌رسد. و چه‌ بسا تحقيقات‌ بيشتر با توجه‌ به‌ اين‌ نکته‌ حقايق‌ بيشتري‌ را روشن‌ سازد.
‌‌8/3. هيپوتالاموس‌ و هيپوفيز
اين‌ دو غده‌ از مهمترين‌ بخشهاي‌ دستگاه‌ عصبي‌ مرکزي‌اند، و بسياري‌ از فعاليتهاي‌ زيستي‌ تحت‌ کنترل‌ آنها انجام‌ مي‌شود. در عين‌ حال‌ کارکرد آنها در زن‌ و مرد فرق‌ مي‌کند و حساسيتهاي‌ متفاوتي‌ را در برابر هورمونهاي‌ مردانه‌ و زنانه‌ از خود نشان‌ مي‌دهند، تمايز غدة‌ هيپوتالاموس‌ در زنان‌ و مردان‌ است‌ با توجه‌ به‌ ارتباط‌ آنها با سيستم‌ عصبي‌ مرکزي، به‌ نوعي‌ تفاوت‌ در مغز زن‌ و مرد به‌ حساب‌ مي‌آيد.
‌‌8/4. نيمکره‌هاي‌ مغز
در اين‌ بخش‌ نيز تفاوتهايي‌ بين‌ زن‌ و مرد قابل‌ توجه‌ است. در پسران‌ يک‌ طرفه‌ شدن‌ کارهاي‌ فضايي‌ در 6 سالگي‌ پديد مي‌آيد، ولي‌ در دختران‌ اين‌ کنشها تا 13 سالگي‌ در هر دو نيمکره‌ رشد يکسان‌ دارد، اختلالات‌ زباني‌ ناشي‌ از آسيب‌ ديدن‌ نيمکرة‌ چپ‌ در مردها شديدتر است‌ و در مجموع‌ مغز زن‌ از نظر کنش‌ با قرينه‌تر از مغز مرد است. و براي‌ پردازشهاي‌ کلامي‌ آمادگي‌ بيشتر دارد.
‌‌8/5. بيماريها
بيماري‌MS ، آتروفي‌ لوبر، سردردهاي‌ ميگرني، بي‌ اشتهايي‌ و يا پر اشتهايي‌ عصبي‌ در ميان‌ زنان‌ شيوع‌ بيشتري‌ دارد، و از آن‌ سوي‌ بيماري‌ پارکينسون،ALS ، تيک، مننژيت‌ ويروسي‌ در ميان‌ مردان‌ شايعتر است. اين‌ تفاوتها نيز به‌ عنوان‌ يک‌ فاکتور در راستاي‌ ناهمساني‌ مغز زن‌ و مرد مي‌تواند در نظر گرفته‌ شود.
‌‌8/6. تفاوت‌ کارکردها و استعدادها
برخي‌ حواس‌ در مردان‌ و برخي‌ در زنان‌ قويتر است. رشد و نمو هريک‌ از دو جنس‌ مکانيسم‌ خاص‌ خود را دارد، حالات‌ رواني‌ در دو جنس‌ فرق‌ مي‌کند. زنان‌ در کارهاي‌ دستي‌ و فعاليتهاي‌ ظريف‌ هنري‌ چابک‌ ترند، و پسران‌ و مردان‌ در درسهاي‌ رياضي‌ و استدلالي‌ قويترند. از آن‌ جا که‌ اين‌ امور به‌ مغز مربوط‌ مي‌شود، مي‌توان‌ نتيجه‌ گرفت‌ که‌ تفاوت‌ در کارکردها و استعدادها نشان‌ مي‌دهد که‌ مغز زن‌ و مرد به‌ طور نسبي‌ از هم‌ متمايز است.
عوامل‌ ديگري‌ نيز مانند سن‌ رشد، و تکامل‌ دستگاه‌ عصبي نسبت‌ وزن‌ مغز به‌ نخاع‌ شوکي، اختلالات‌ رواني، و اختلاف‌ در کارکرد شيميايي‌ مغز، در اين‌ زمينه‌ قابل‌ توجه‌ است‌ و بررسيهاي‌ بيشتري‌ را مي‌طلبد. و در مجموع‌ با توجه‌ به‌ پيچيدگي‌ مغز آدمي‌ داوري‌ دربارة‌ مغز انسان‌ و اين‌ که‌ مغز زن‌ و مرد درهمة‌ جهات‌ يکسان‌هستند، عاقلانه‌به‌نظر نمي‌رسد.
‌‌8/7. هوش‌ و استعداد
دربارة‌ رابطه‌ هوش‌ با جنسيت‌ مي‌توان‌ مسائلي‌ را مطرح‌ ساخت، از جمله‌ آنها موضوع‌ رشد جسمي‌ و هوش‌ است که‌ در جنس‌ مرد بيشتر ادامه‌ مي‌يابد و طي‌ آن‌ سلول‌هاي‌ مغز کامل‌تر و پيچيده‌تر مي‌گردد. مسأله‌ ديگر قشر مخ‌ است‌ که‌ در هوش‌ و استعداد نقش‌ اساسي‌ دارد، و از آن‌ جا که‌ برخي‌ از کارکردهاي‌ آن‌ در دو جنس‌ متفاوت‌ مي‌نمايد، تمايز جنسي‌ در هوش‌ قابل‌ بحث‌ مي‌نمايد. در بهره‌ هوشي‌ نيز تفاوتهاي‌ جنسي‌ ديده‌ مي‌شود. ضريب‌ هوشي‌ در حد نوابغ‌ ميان‌ پسران‌ 57 درصد و ميان‌ دختران‌ 43 درصد است. و براساس‌ مطالعات‌ و برخي‌ آزمونها در ضرايب‌ بالاي‌ هوشي‌ درصد پسران‌ افزايش‌ مي‌يابد.
از 56 تحقيقي‌ که‌ در آمريکا صورت‌ گرفته، مي‌توان‌ برتري‌ هوشي‌ پسران‌ را مشاهده‌ کرد. در اين‌ تحقيقات‌ در 28 مورد پسران‌ بر دختران‌ برتري‌ داشتند، و برتري‌ دختران‌ بر پسران‌ 25 مورد بود.
در زمينه‌ خلاقيت‌ و نبوغ‌ مطالعات‌ حاکي‌ است‌ که‌ خلاقيت‌ مردان‌ بيش‌ از زنان‌ است، و پسران‌ در فعاليتهاي‌ اکتشافي‌ بي‌باک‌تر و کنجکاوترند، و در ميان‌ نوابغ‌ رشته‌هاي‌ مختلف‌ علوم‌ تعداد زنان‌ اندک‌ است. زنان‌ در حافظه‌ فوري‌ از مردان‌ برترند، و در حافظه‌ غيرفوري‌ مردان‌ بر زنان‌ برتري‌ دارند.
دربارة‌ تواناييهاي‌ کلامي و عوامل‌ هوشي‌ نيز تفاوتهاي‌ ناشي‌ از جنسيت‌ وجود دارد.
‌‌8/8. استخوانها و اسکلت‌
استخوان، داربست‌ قوي‌ و محکم‌ بدن‌ است، شکل‌ آن‌ را حفظ‌ مي‌کند، و تکيه‌ گاه‌ آن‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد، محل‌ اتصال‌ رباطها و عضلات‌ است‌ و مانند اهرمي‌ براي‌ آنها عمل‌ مي‌کند، از اندامهاي‌ بدن‌ (مغز، نخاع، قلب‌ و...) محافظت‌ مي‌کند، محل‌ ذخيرة‌ مواد معدني‌ است‌ و با توليد انواع‌ سلول‌هاي‌ خوني‌ در بيشتر فعاليتهاي‌ حياتي‌ بدن‌ نقش‌ دارد. در پزشکي‌ قانوني‌ با بررسي‌ استخوانها مي‌توان‌ به‌ زمان‌ مرگ، سن، و جنس‌ فرد پي‌ برد.
در زمينه‌ تفاوتهاي‌ جنسي، در مجموع‌ استخوانهاي‌ يک‌ زن‌ بالغ‌ از مرد بالغ‌ کوچکتر است‌ و زن‌ و ستيغها و زوائد کوچکتر و کمتري‌ دارد، نسبت‌ به‌ طول‌ قطر آنها کمتر است، زمان‌ بهم‌ پيوستگي‌ مراکز استخوان‌ سازي‌ در زنان‌ زودتر روي‌ مي‌دهد. و استخوان‌ زنان‌ استحکام‌ استخوان‌ مردان‌ را ندارد. طول، قطر و وزن‌ استخوانها و قفسة‌ سينه‌ و ستون‌ مهره‌ها، استخوان‌ لگن‌ و سر و گردن‌ زن‌ و مرد متفاوت‌ است.
جمجمه‌ مرد به‌طور مشخص‌ از جمجمه‌ زن‌ متمايز است. جمجمه‌ زن‌ از جمجمة‌ مرد سبک‌تر است، استخوانهاي‌ آن‌ نازک‌ترند، حجم‌ آن‌ 10 درصد کمتر است. پيشاني‌ در زن‌ نسبت‌ به‌ مرد بيشتر حالت‌ عمودي‌ دارد، سوراخ‌ کاسة‌ چشم‌ در زنان‌ گردتر است. کناره‌هاي‌ بالاي‌ کاسه‌ چشم‌ در زن‌ تيزتر از مرد است. در زن‌ گلابلا، کمانهاي‌ ابرويي‌ و زوائي‌ پستاني‌ برجستگي‌ کمتري‌ دارند، سينوسهاي‌ هوايي‌ اطراف‌ بيني‌ داراي‌ حجم‌ کوچکترند، و قسمت‌ صماخي‌ استخوان‌ گيج‌گاهي‌ در زن‌ کوچکتر است‌ و زبري‌ و سختي‌ کمتري‌ دارد، رشد قاعده‌ کاسه‌ سر در زنان‌ 2 سال‌ زودتر از مردان‌ توقف‌ مي‌يابد. برآمدگيهاي‌ پيشاني‌ و آهيانه‌اي‌ در زن‌ برجسته‌تر است‌ و سقف‌ جمجمه‌ کمي‌ پهن‌تر است‌ و... و در مجموع‌ جمجمه‌ زن‌ پس‌ از بلوغ‌ گرايش‌ به‌ حفظ‌ خصوصيات‌ دوران‌ کودکي‌ دارد.
زنان‌ بالغ‌ توده‌ استخواني‌ کمتري‌ نسبت‌ به‌ مردان‌ دارند و با افزايش‌ سن، از دست‌ دادن‌ تودة‌ استخواني‌ در آنان‌ زودتر از مردان‌ شروع‌ مي‌شود و شتاب‌ بيشتري‌ نيز دارد.
‌‌9. ورزش‌ و فعاليت‌ بدني‌
تفاوتهاي‌ موجود در انجام‌ اعمال‌ ورزشي‌ بين‌ مردان‌ و زنان‌ ناشي‌ از تفاوت‌ ابعاد و ترکيبات‌ بدن‌ آنهاست. به‌ طور متوسط‌ قد زنان‌ کوتاهتر و وزن‌ آنها سبک‌تر از مردان‌ است، داراي‌ نسوج‌ چربي‌ بيشتر و توده‌ عضلاني‌ کمتري‌ هستند. دستگاه‌ انرژي‌ آنان‌ ظرفيتي‌ کمتر از مردان‌ دارد، قدرت‌ مطلق‌ آنها حدود23 قدرت‌ مردان‌ است. به‌ دليل‌ کمتر بودن‌ تودة‌ عضلاني‌ بدن، کل‌ ذخائر فسفاژن‌ آنها در مقايسه‌ با مردان‌ کمتر است. و نيز مستعد داشتن‌ سطح‌ اسيدلاکتيک‌ کمتري‌ در خون‌ (پس‌ از تمرينات‌ حداکثر) هستند، مقدار هموگلوبين‌ زنان‌ و همچنين‌ حجم‌ خون‌ آنان‌ کمتر از
مردان‌ است، قلب‌ و شش‌ کوچکتري‌ دارند، و حداکثر اکسيژن‌ مصرفي‌ آنان‌ در مقايسه‌ با مردان‌ در سطح‌ پايين‌تري‌ قرار دارد، تعداد ميتوکندريهاي‌ زنان‌ در هر تارچه‌ عضلاني‌ کمتر و اندازة‌ آن‌ کوچکتر است. اين‌ عوامل‌ همراه‌ با بسياري‌ از عوامل‌ ديگر که‌ به‌ تفاوت‌ فيزيولوژيک‌ زنان‌ نسبت‌ به‌ مردان‌ مربوط‌ مي‌شود، تواناييهاي‌ ورزشي‌ آنها را تحت‌ تأثير قرار مي‌دهد. اين‌ گونه‌ تفاوتهاست‌ که‌ مردان‌ را در فعاليتهاي‌ ورزشي‌ در موقعيت‌ برتر قرار مي‌دهد و آنان‌ در رکوردهاي‌ ورزشي‌ از زنان‌ جلو مي‌افتند. شانه‌هاي‌ پهن‌ و قوي، دستهاي‌ بزرگ‌ و بافت‌ عضلاني‌ بيشتر، مردان‌ را در بازيهايي‌ که‌ مستلزم‌ پرتاب‌ و ضربه‌ زدن‌ است‌ ممتاز مي‌کند، وضعيت‌ پاها و لگن‌ سبب‌ مي‌شود که‌ آنان‌ تندتر از زنان‌ بدوند و از نظر سرعت‌ عمل‌ و هماهنگي‌ حرکات‌ بر زنان‌ پيشي‌گيرند، و در برابر خستگي‌ها مقاوم‌ باشند، و در ورزشهاي‌ سنگين‌ موفقيت‌ بهتري‌ به‌ دست‌ آورند.
‌‌10. دستگاه‌ ادراري‌
مجموعه‌ کليه‌ها، حالبها، مثانه‌ و پيشابراه‌ را دستگاه‌ ادراري‌ گويند، اين‌ دستگاه‌ در زن‌ و مرد داراي‌ تفاوتهايي‌ است. طول‌ پيشابراه‌ نقش‌ بخش‌ اسفنجي‌ مجرا در توليد مثل‌ شکل‌ خارجي‌ دستگاه‌ ادراري، و جايگاه‌ مثانه‌ در دو جنس‌ فرق‌ مي‌کند، اندازة‌ کليه‌ در زن‌ کوچکتر از مرد است، و سرعت‌ پالايش‌ گلومرولي‌ در زنان‌ حدود 15 درصد کمتر از مردان‌ است، و باز جذب‌ گلوکز در کليه‌هاي‌ مردان‌ بيشتر از زنان‌ صورت‌ مي‌گيرد، دفع‌ کرآتي‌نين‌ در مردان‌ بيشتر از زنان‌ است، و نيز شيوع‌ برخي‌ از بيماريها و اختلالات‌ دستگاه‌ ادراري‌ در زن‌ و مرد متفاوت‌ است. به‌ عنوان‌ نمونه‌ عفونت‌ ادراري‌ در دختران‌ زيادتر از پسران‌ مشاهده‌ مي‌شود، و شب‌ ادراري‌ در جنس‌ پسر شيوع‌ بيشتري‌ دارد.
‌‌11. قلب‌ و ريه‌
حجم‌ قفسه‌ سينه‌ زنان‌ کمتر از مردان‌ است، شانه‌هاي‌ باريکتري‌ دارند، و به‌ تناسب‌ قلب‌ و ششهاي‌ آنان‌ به‌ طور نسبي‌ کوچکتر است. و ظرفيت‌ حياتي‌ زنان‌ در سطح‌ پايين‌تري‌ قرار دارد در مردان، زمان‌ استراحت‌ قلب‌ در هر ضربان، کمتر است، هنگام‌ انقباض‌ بطنها فشار خون‌ بيشتر است، و قلب‌ در موارد فشار يا کارهاي‌ بدني‌ براي‌ فعاليت‌ مجال‌ بيشتري‌ دارد.
‌‌12. ماهيچه‌ها و عضلات‌
بدن‌ مرد به‌طور مشخص‌ از بدن‌ زن‌ عضلاني‌تر است، به‌ گونه‌اي‌ که‌ عضلات‌ يک‌ مرد بالغ‌ 40 درصد بيشتر از زن‌ همسن‌ اوست، و قدرت‌ بدني‌ يک‌ پسر 18 ساله‌ به‌ طور متوسط‌ 2 برابر نيروي‌ يک‌ دختر 18 ساله‌ است. اين‌ تفاوت‌ از دوران‌ جنيني‌ که‌ جنس‌ مرد سريعتر از جنس‌ زن‌ رشد مي‌کند شکل‌ مي‌گيرد، و تا دوران‌ بلوغ‌ و پس‌ از آن‌ ادامه‌ مي‌يابد. و از اين‌ روست‌ که‌ مردان‌ در تواناييهاي‌ بدني‌ و جسماني‌ ماهرتر از زنان‌اند.
‌‌13. حواس‌ پنجگانه‌
حس‌ بينايي‌ مردان‌ از زنان‌ بهتر است، نسبت‌ نابينايان‌ مادرزادي‌ در جنس‌ نر بيشتر مشاهده‌ مي‌شود، در برابر تاري‌ و خيرگي‌ چشم‌ زنان‌ حساس‌تر است‌ و نزديک‌بيني‌ شديد درميان‌ مردان‌ شيوع‌ بيشتري‌ دارد.
برخي‌ از گزارشها از حساس‌تر بودن‌ حسن‌ شنوايي‌ زنان‌ نسبت‌ به‌ مردان‌ حکايت‌ دارد، آنان‌ صداها را بهتر از هم‌ تميز مي‌دهند و در تشخيص‌ محل‌ صدا ماهرترند، با افزايش‌ سن، شنوايي‌ زنان‌ با سرعت‌ کمتري‌ کاهش‌ مي‌يابد و درصدي‌ کمتر از آنان‌ در سنين‌ بالا به‌ سمعک‌ نيازمند مي‌شوند.
در حس‌ بويايي‌ گزارشها حاکي‌ است‌ که‌ مرد بالغ‌ نسبت‌ به‌ بعضي‌ بوها بي‌تفاوت‌ است، در حالي‌ که‌ زنان‌ نسبت‌ به‌ همان‌ بوها حساسيت‌ نشان‌ مي‌دهند، و به‌طور عمومي‌ حسن‌ بويايي‌ در زنان‌ تيزتر از مردان‌ است. برخي‌ نيز حس‌ بويايي‌ مردان‌ را بسيار حساس‌تر از زنان‌ مي‌دانند. از نظر حس‌ چشايي‌ نوزادان‌ دختر به‌ محلولهاي‌ شيرين‌ علاقة‌ بيشتري‌ از خود نشان‌ مي‌دهند و زنان‌ به‌ مزه‌هاي‌ ترش‌ حساس‌ترند.
در حس‌ لامسه‌ مي‌توان‌ اظهار داشت‌ که‌ پوست‌ زن‌ از پوست‌ مرد لطيف‌تر است، و نسبت‌ به‌ لمس‌ و درد حساسيت‌ بيشتر دارد، ميانگين‌ تحمل‌ فشار براي‌ مردان‌ 7/28 پوند (بر اينچ‌ مربع)، و در زنان‌ 9/15 پوند است. و از اين‌ روست‌ که‌ آنان‌ با کمترين‌ ضربه‌ احساس‌ درد مي‌کنند، و درکارهاي‌ دستي‌ چابک‌ترند.
‌‌14. چربي‌ بدن‌
نوزادان‌ دختر نسبت‌ به‌ نوزادان‌ پسر چربي‌ بيشتر دارند، با شروع‌ بلوغ‌ ميزان‌ چربي‌ زير پوست‌ افزايش‌ مي‌يابد، و در بعضي‌ بافتها (کفلها، پستانها) ذخيره‌ مي‌شود. پس‌ از بلوغ‌ گاه‌ تا 30درصد وزن‌ بدن‌ زنان‌ را چربي‌ تشکيل‌ مي‌دهد که‌ به‌ حدود دو برابر چربي‌ موجود در بدن‌ مردان‌ مي‌رسد.
‌‌15. زبان‌
دختران‌ در تقليد آواها از پسران‌ ماهرترند و به‌ طور معمول‌ زودتر از پسران‌ سخن‌ گفتن‌ را مي‌آموزند، از نظر دستوري، کاربرد واژه‌ها و... دختران‌ بر پسران‌ برتري‌ دارند. لکنت‌ زبان‌ در ميان‌ پسران‌ بيشتر ديده‌ مي‌شود. و تلفظ‌ زنان‌ درست‌تر از مردان‌ است.
‌‌16. صدا
صداي‌ مردان‌ به‌ طور مشخص‌ از صداي‌ زنان‌ بم‌تر است، مردان‌ از سه‌ سطح‌ تقابلي‌ زير و بمي‌ آهنگي‌ برخوردارند، در حالي‌ که‌ زنان‌ داراي‌ 4 سطح‌اند، و اين‌ خود سبب‌ مي‌شود که‌ بتوانند به‌ راحتي‌ عواطف‌ گوناگون‌ را ابراز کنند.
‌‌17. پوست‌ و ناخن‌ و مو
تفاوت‌ پوست‌ زن‌ و مرد ناشي‌ از ماهيت‌ زمينه‌اي‌ ساختمان‌ بافت‌ همبندي‌ رشته‌اي‌ زيرجلدي‌ است، همچنين‌ بافت‌ روپوست‌ زنان‌ نازکتر از مردان‌ است‌ و مقاومت‌ کمتري‌ نسبت‌ به‌ برآمدگيها و فرورفتگيهاي‌ سطحي‌ از خود نشان‌ مي‌دهد. لطافت، صافي‌ و چرب‌تر بودن‌ پوست‌ زن‌ و نيز حساسيت‌ آن‌ نسبت‌ به‌ لمس‌ و درد، در آمادگي‌ جنسي‌ وي‌ داراي‌ اهميت‌ است. در بيماريها و عوارض‌ پوستي‌ نيز بين‌ زن‌ و مرد تفاوتهايي‌ ديده‌ مي‌شود.
‌‌18. قد و وزن‌ و نسبت‌ اندامها
در اندازه‌ قد و وزن‌ هم‌ عوامل‌ جنس‌ دخالت‌ دارد. در يک‌ جامعه‌ با شرايط‌ نسبي‌ يکسان‌ به‌ طور معمول‌ مرد از زن‌ سنگين‌تر و بلند قدتر است. اين‌ تفاوت‌ از دوران‌ جنيني‌ و نوزادي‌ موجود است‌ و تا زمان‌ بلوغ‌ دختران‌ ادامه‌ مي‌يابد، در رشد جهشي‌ اين‌ دوران‌ طول‌ قد و اندازة‌ وزن‌ دختران‌ افزايش‌ مي‌يابد و سپس‌ با فرا رسيدن‌ بلوغ‌ پسران، آنان‌ دوباره‌ جلو مي‌افتند. در زمان‌ بلوغ‌ نسبت‌ پهناي‌ شانه‌ به‌ عرض‌ لگن‌ در پسران‌ بيشتر مي‌شود، و در دختران‌ عرض‌ لگن‌ نسبت‌ به‌ شانه‌ افزايش‌ مي‌يابد. دختران‌ پاهاي‌ کوتاهتري‌ نسبت‌ به‌ پسران‌ دارند.

‌‌دوم: تفاوتهاي‌ رواني‌ زن‌ و مرد

‌‌آ. ويژگيهاي‌ رواني‌
زن‌ و مرد چنانچه‌ از نظر ساخت‌ بدني‌ از هم‌ متمايزند، تفاوتهاي‌ رواني‌ آنان‌ نيز از نظر علم‌ روان‌شناسي‌ در فرهنگهاي‌ مختلف‌ به‌ اثبات‌ رسيده‌ است، و اين‌ تفاوتها را نمي‌توان‌ تنها زاييدة‌ تربيت‌ و محيط‌ دانست.
توجه‌ به‌ اين‌ تفاوتها و شناخت‌ بهتر از هر يک‌ از دو جنس‌ به‌ زندگي‌ سعادتمندانه‌تر آنها مي‌انجامد و آدمي‌ را ?..


           
جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 16:6
حجت

سرطان تخمدان

 
سرطان‌ نوعي‌ بيماري‌ است‌ كه‌ در آن‌ سلول‌هاي‌ غيرطبيعي‌ در بعضي‌ از بافت‌ها يااعضاي‌ بدن، خارج‌ از روند طبيعي‌ شروع‌ به‌ رشد و افزايش‌ تعداد مي‌كنند. درنتيجه‌ توده‌اي‌ سلول‌ به‌وجود مي‌آيد كه‌ به‌ آن‌ تومور(tumour) گويند. برخي‌تومورها فقط‌ در مكان‌ ايجاد خود رشد مي‌كنند و بزرگ‌ مي‌شوند كه‌ به‌ آن‌هاتومورهاي‌ خوش‌خيم‌ گفته‌ مي‌شود. اما بعضي‌ ديگر نه‌تنها در محل‌ ايجاد خود رشدمي‌كنند، بلكه‌ توانايي‌ تهاجم‌ و تخريب‌ بافت‌ها و اعضاي‌ اطراف‌ را هم‌ دارند كه‌به‌ آن‌ها تومورهاي‌ بدخيم‌ يا سرطان‌ گويند. گسترش‌ به‌ نقاط‌ دوردست‌ بدن‌ وقتي‌اتفاق‌ مي‌افتد كه‌ سلول‌هاي‌ بدخيم‌ از محل‌ اوليه‌ خود كنده‌ و از طريق‌ جريان‌خون‌ يا سيستم‌ لنفاوي‌ بدن‌ به‌ نقاط‌ ديگر منتقل‌ شوند و تومور جديد به‌وجودآورند. اين‌ تومورهاي‌ جديد متاستاز(metastasis) نام‌ دارند. در اين‌ شماره‌ باكمك‌ يك‌ مجموعه‌ آموزشي‌ كه‌ بنياد امور بيماري‌هاي‌ خاص‌ منتشر كرده‌ است، قصددارم‌ اطلاعاتي‌ درباره‌ سرطان‌ تخمدان‌ به‌ خوانندگان‌ گرامي‌ ارائه‌ دهم.
ساختمان‌ تخمدان‌ها
تخمدان‌ها از اعضاي‌ دستگاه‌ توليد مثل‌ در زنان‌ هستند؛ و در هر سيكل‌ قاعدگي‌به‌طور ماهانه‌ تخمك‌ توليد و آن‌ را آزاد مي‌كنند. تخمدان‌ها تقريباً به‌ شكل‌ واندازه‌ دو بادام‌ بزرگ‌ هستند و در قسمت‌ لگن‌ قرار گرفته‌اند. هر كدام‌ ازتخمدان‌ها در يك‌ طرف‌ رحم‌ در قسمت‌ پشت‌ و پايين‌ لوله‌ رحمي‌ قرار دارد. تخمكي‌كه‌ طي‌ يك‌ دوره‌ قاعدگي‌ از تخمدان‌ آزاد مي‌شود از طريق‌ لوله‌هاي‌ رحمي‌ به‌رحم‌ مي‌رسد. اگر اين‌ تخمك‌ توسط‌ اسپرم‌ بارور شود، جنين‌ را تشكيل‌ خواهد داد.تخمدان‌ها در طي‌ دوره‌هاي‌ ماهانه، هورمون‌ استروژن‌ ترشح‌ مي‌كنند. استروژن‌مسئول‌ صفات‌ ثانوي‌ زنانه‌ است‌ و همچنين‌ باعث‌ رشد رحم‌ و مهبل‌ مي‌شود. بارسيدن‌ به‌ سن‌ يائسگي، قاعدگي، تخمك‌گذاري‌ و ترشح‌ استروژن‌ از تخمدان‌ها قطع‌مي‌گردد.
سرطان‌ تخمدان‌
سه‌ نوع‌ عمده‌ سرطان‌ تخمدان‌ وجود دارد كه‌ عبارتند از سرطان‌ سلول‌هاي‌ پوششي،سرطان‌ سلول‌هاي‌ زايا و سرطان‌ سلول‌هاي‌ بينابيني.
تقريباً 90درصد سرطان‌هاي‌تخمدان‌ مربوط‌ به‌ سلول‌هاي‌ پوششي‌ است‌ كه‌ از سلول‌هاي‌ پوشاننده‌ سطح‌تخمدان‌ها منشا مي‌گيرند.
به‌طور كلي‌ علت‌ شناخته‌شده‌اي‌ براي‌ سرطان‌ تخمدان‌وجود ندارد. زناني‌ كه‌ سابقه‌ فاميلي‌ سرطان‌ تخمدان، پستان‌ يا روده‌ فراخ‌ دارندو همچنين‌ خانم‌هايي‌ كه‌ زود يائسه‌ شده‌اند، بيش‌تر در معرض‌ ابتلا به‌ سرطان‌تخمدان‌ هستند. در مقابل، احتمال‌ ابتلا به‌ سرطان‌ تخمدان‌ در زناني‌ كه‌ قرص‌هاي‌جلوگيري‌ از بارداري‌ مصرف‌ مي‌كنند، كم‌تر است.
تشخيص
ممكن‌ است‌ اولين‌ علامت‌ سرطان‌ تخمدان، اختلالات‌ مبهم‌ و پايدار گوارشي‌ مثل‌نفخ‌ معده‌ و تجمع‌ گاز در روده‌ها باشد. البته‌ در بيش‌تر موارد، اين‌ علامت‌هانبايد باعث‌ نگراني‌ شود، اما اگر علائم‌ ادامه‌ يافت، بهتر است‌ با پزشك‌ مشورت‌گردد.
اگر سرطان‌ تخمدان‌ كشف‌ و درمان‌ نشود، ساير علائم‌ بروز خواهد كرد.شايع‌ترين‌ علامت‌ در اين‌ زمينه‌ اتساع‌ شكم‌ است‌ كه‌ به‌دليل‌ تجمع‌ مايع‌ درشكم‌ (ناشي‌ از سلول‌هاي‌ سرطان) بروز مي‌كند. گاهي‌ اتساع‌ شكم‌ ناشي‌ از خودتومور يا تجمع‌ مايع‌ در داخل‌ تومور است. علامت‌ ديگر سرطان‌ تخمدان‌ مي‌تواندخونريزي‌ غيرطبيعي‌ زنانه‌ باشد. اين‌ سرطان‌ به‌وسيله‌ معاينه‌ پزشكي‌ تشخيص‌داده‌ مي‌شود. ابتدا پزشك‌ شكم‌ را لمس‌ مي‌كند، سپس‌ معاينه‌ داخلي‌ براي‌ بررسي‌رحم‌ و ساير اعضاي‌ لگني‌ انجام‌ مي‌شود. در بيش‌تر موارد، معاينه‌هاي‌ زنانه‌شامل‌ انجام‌ پاپ‌اسمير (POP smear ) نيز هست‌ كه‌ براي‌ تشخيص‌ سرطان‌ دهانه‌ رحم‌صورت‌ مي‌گيرد و در تشخيص‌ سرطان‌ تخمدان‌ نقشي‌ ندارد.
روش‌هاي‌ تشخيص‌
اگر شك‌ به‌ سرطان‌ تخمدان‌ وجود داشته‌ باشد، از روش‌هاي‌ تشخيصي‌ گوناگوني‌ براي‌تاييد وجود بيماري‌ و پيداكردن‌ ميزان‌ گسترش‌ آن‌ استفاده‌ مي‌شود. اين‌ روش‌هاشامل‌ راديوگرافي، سونوگرافي، آزمايش‌ خون‌ و... است.
راديوگرافي‌
در خانم‌هايي‌ كه‌ سرطان‌ تخمدان‌ تشخيص‌ داده‌ شده، براي‌ پيداكردن‌ درگيري‌ سيستم‌ ادراري‌ و روده‌ فراخ‌ توسط‌ سرطان، از راديوگرافي‌هاي‌گوناگون‌ استفاده‌ مي‌شود.
سونوگرافي‌
سونوگرافي‌ روش‌ بدون‌ دردي‌ براي‌ بررسي‌ اعضاي‌ داخلي‌ است. اين‌وسيله‌ شبيه‌ رادار عمل‌ مي‌كند. به‌ اين‌ طريق‌ كه‌ امواج‌ صوتي‌ از اعضاي‌ داخلي‌عبور مي‌كند و بازگشت‌ آن‌ها دريافت‌ مي‌شود. سپس‌ توسط‌ كامپيوتر به‌ تصويري‌تبديل‌ مي‌شود كه‌ نشان‌دهنده‌ وضعيت‌ اعضاي‌ داخلي‌ است.
سونوگرافي‌ مي‌تواندكيست‌ را از ساير علل‌ بزرگي‌ تخمدان‌ تميز دهد. اگر كيست‌ تخمدان‌ كشف‌ شود،چسبندگي‌ آن‌ به‌ ساختمان‌هاي‌ ديگر و نماي‌ خوش‌خيم‌ يا بدخيم‌ آن‌ توسط‌سونوگرافي‌ قابل‌ ارزيابي‌ است.
لاپاروتومي‌
اين‌ روش جراحي‌ همراه‌ با بيهوشي‌ عمومي‌ صورت‌ مي‌گيرد و تشخيص‌ ودرمان‌ سرطان‌ تخمدان‌ را توام‌ انجام‌ مي‌دهد.
درمان‌
به‌طور كلي‌ سرطان‌ تخمدان‌ به‌وسيله‌ تركيبي‌ از روش‌هاي‌ جراحي،شيمي‌درماني‌ و پرتودرماني‌ (راديوتراپي) معالجه‌ مي‌شود؛ و درمان‌ در هر فردبراساس‌ نوع‌ تومور و ميزان‌ گسترش‌ آن‌ تعيين‌ مي‌گردد. اگر زماني‌ كه‌ سرطان‌محدود به‌ تخمدان‌ است‌ كشف‌ و درمان‌ شود، احتمال‌ بهبود بيمار بسيار است.
جراحي‌
سرطان‌ تخمدان‌ معمولاً جراحي‌ مي‌شود و طي‌ اين‌ عمل‌ يك‌ يا هر دوتخمدان‌ را برمي‌دارند. خانم‌ها تا پيش‌ از يائسگي‌ در صورتي‌ كه‌ يك‌تخمدانشان‌باقي‌ مانده‌ باشد، مي‌توانند دوباره‌ باردار شوند. به‌علاوه، خارج‌كردن‌ تخمدان‌تاثيري‌ بر فعاليت‌هاي‌ جنسي‌ ندارد. پس‌ از جراحي‌ معمولاً از شيمي‌درماني‌ ياپرتودرماني‌ براي‌ ازبين‌بردن‌ سلول‌هاي‌ سرطاني‌ باقي‌مانده‌ و كاهش‌ حجم‌ توموراستفاده‌ مي‌شود.
شيمي‌درماني‌
داروهاي‌ ضدسرطان‌ معمولاً تقسيم‌ سلولي‌ را در سلول‌هاي‌ سرطاني‌كه‌ رشد سريع‌ دارند، متوقف‌ مي‌كنند. مدت‌ كل‌ درمان‌ و فواصل‌ هر دوره‌ از آن‌براساس‌ ميزان‌ گسترش‌ تومور، نوع‌ داروها و پاسخ‌ بيمار تعيين‌ مي‌شود.
پرتودرماني‌
در اين‌ روش، سعي‌ در ايجاد حداقل‌ صدمه‌ به‌ بافت‌هاي‌ سالم‌ است.عوارض‌ پرتودرماني‌ شامل‌ تهوع، خستگي‌ و اسهال‌ است. البته‌ اين‌ عوارض‌ معمولاًموقتي‌ است‌ و با استراحت‌ و تغذيه‌ مناسب‌ كاهش‌ مي‌يابد.
در حال‌ حاضر بهترين‌ روش‌ تشخيص‌ زودرس‌ سرطان‌ تخمدان، معاينه‌ منظم‌ توسط‌ پزشك‌است.
سندرم كالمن(Kallmann)
 سندرم كالمن(Kallmann) شايع ترين علت كمبود ايزوله گونادوتروپين‌ها است كه معمولآ توأم با هيپوپلازي يا آپلازي پياز بويايي (Olfactory lobe) نيز ميباشد. اين سندرم نتيجه عدم مهاجرت نورونهاي حاوي GnRH از منشا خود به ناحيه  هيپوتالاموس است. اين اختلال يك سندرم فاميلي است كه با تظاهرات باليني متفاوت بروز مي‌نمايد. عدم بويايي يا كاهش حس بويايي در اغلب مبتلايان يافت مي‌شود. اختلالات همراه با سندرم كالمن ممكن است شامل درگيري كليه‌ها و استخوانها بوده افراد مذكر مبتلا دچار عدم نزول بيضه‌ها، ژنيكوماستي و چاقي هستند.
    هيپوگناديسم هيپرگونادوتروپيك: اختلالات اوليه در گونادها با ا يجاد اشكال در مكانيسم پس نورد منفي (
negative feedback) استروئيدهاي جنسي ، منجر به افزايش غلظت خوني گونادوتروپين‌ها (FSH و LH) مي‌گردند. شايع‌ترين علل ايجاد كننده اين نوع از هيپوگناديسم با اختلالات كروموزومي و سوماتيك همراه هستند. از جمله آنها سندرم ترنر يا ديس ژنزي گونادها در زنان است. 99 درصد جنين‌هاي دچار سندرم ترنر تا هفته 28 حامگلي باقي نمي‌مانند و 15 درصد از سقط‌هاي سه ماه اول حاملگي ناشي از این بیماری است. تظاهرات كلينيكي بارز سندرم ترنر شامل يكسري اختلالات سوماتيك، هيپوگناديسم در زمان بلوغ و كوتاهي قد است. در دوران نوزادي مبتلايان به سندرم ترنر دچار ادم لنفاوي اندامها و چين و چروك پوست ناحيه خلفي گردن هستند. آنومالي‌هاي كليوي و قلبي ـ عروقي و بيماري‌هاي اتوايميون تيروئيد (معمولاً كم كاري تيروئيد) در سندرم ترنر شايع هستند. سندرم کلین فیلتر نیز نوعی اختلال ژنتیکی در جنس مذکر است که باعث هیپوگونادیسم می گرد د . در این سندرم بعلت عدم جدا شدن کروموزومها در مرحله لقاح فرد مبتلا دارای یک کروموزوم اضافه خواهد بود.
تخمدان‌ها و بيضه‌ها در مقابل آسيب ناشي از شيمي درماني حسا س بوده لذا شيمي درماني مي‌تواند منجر به نارسايي آنها گردد. اين عارضه ممكن است مدتها پس از شيمي درماني عارض شود. نارسايي اوليه تخمدان ناشي از آنتي‌بادي‌هاي ضد تخمدان همراه ديگر بيماري‌هاي اتوايميون از جمله بيماري آديسون ممكن است ديده شود.
در بانوان غدد داخل واژن و دهانه رحم به طورمداوم مقدار کمی مایع ترشح می کنند. این مکانیسم کمک به سلامت و پاک شدن مجرایتناسلی می کند. این ترشحات اکثراً بیرنگ و یا حداکثر شیری کم رنگ و بدون بو هستند،ولیکن بسته به سیکل ماهیانه در خانم ها رنگ و غلظت آن تغییر پذیر است. به طوریکه درزمان تخمک گذاری، حاملگی،شیر دادن و نزدیکی جنسی مقدار این ترشحات بیشتر می شود . بنابراین با توجه به نکات ذکر شده باید توجه داشت که افزایش ترشحات واژن در زنان دربسیاری موارد طبیعی است، به ویژه اینکه ترشحات باعث مرطوب شدن مجرای تناسلی زنان میشود،که این خود کمک بسیار در پیشگیری از بیماری گوناگون در این ناحیه میکند.
 
چه زمانی این افزایش ترشح طبیعی نیست؟
اگر افزایش ترشح باعث تغییر رنگ، بو ،التهاب ناحیه تناسلی، خارش، سوزش بشود غیر طبیعی خواهد بود به ویژه اینکه اگر بیماردر زمان عادت ماهیانه نباشد ولیکن ترشح خونی داشته باشد، حتماً باید به پزشک مراجعهکند.
چه چیز باعث این تغییرات می شود؟
هر عاملی که تغییر در محیط طبیعی واژن بدهد،و به عبارتی PH آن را تغییر بدهد، سبب افزایش ترشح غیر طبیعی از واژن می شود مانند: استفاده از بعضی صابونها، آنتی بیوتیکها، بیماری قند، حاملگی، عفونتها، و یا حتیپاک کردن مجرای تناسلی توسط اسپری های مخصوص ناحیه تناسلی و یا Vaginal douchمیتوانند این مشكل را سبب شوند.
چگونه Vaginal Douching سبب عفونت می شود.؟
بسیاری از بانوان فکر می کنند این روش بسیار خوبی برای پاکیزه نگه داشتن واژن است. اگر چنانچه احساس بو در ناحیه تناسلی می کنید این بو اکثراً از قسمت خارجی دستگاه تناسلی است و شما می توانید باآب و صابون قسمت خارجی دستگاه تناسلی را تمیز نگاه دارید و همان حمام روزانه برای این پاکیزگی کافی است.
در حالیکه با گرفتن دوش واژینال و استفاده از موادشیمیائی محیط طبیعی واژن را به هم می ریزید که این خود سبب عفونت می شود. از طرفیدیگر توسط Vaginal Douching (شستشوی واژن) باکتریهای موجود در واژن را به قسمت دهانه رحم خود و خود رحم روانه می کنید که این خود سبب عفونت در این نواحی خواهدشد.
چه عوامل دیگری سبب افزایش ترشح واژن می شوند؟
افزایش ترشح واژن به گونه غیرطبیعی به دلایل گوناگون خواهد بود که به طور کلی به نام Vaginitis نامیده میشوند.
۱- عفونتهای قارچی واژن
درواژن زنان قارچ به مقدار کم به طور طبیعی زندگی می کند، محیط اسیدی واژن مانع از رشد این قارچها می شود. حال اگر به دلیلی ازاسیدی بودن محیط واژن کاسته شود قارچها رشد بیشتر خواهند کرد و سبب عفونت قارچی درواژن می شوند. حاملگی، بعضی از آنتی بیوتیکها، مصرف قرصهای جلوگیری از حاملگی،بیماری قند، استفاده از کورتون ، زمان سیکل ماهیانه، روابط جنسی، نیز از عواملی هستند که باعث تغییر محیط طبیعی واژن و افزایش رشد قارچها و در نتیجه باعث عفونت درواژن می شوند.
علائم عفونت قارچی چیست؟
باید بگویم که این بیماری بسیار شایع است. بیماراحساس نارحتی در ناحیه تناسلی دارد که به صورت سوزش، خارش در دهانه واژن و در قسمتخارجی ناحیه تناسلی احساس می شود. ترشحات واژن به رنگ سفید و بسیار غلیظ در می آیدکه می توان آن را به شکل تکه های ریز پنیر مانند دید. بیمار احساس سوزش در زماننزدیکی دارد. و همینطور احساس تورم در قسمت خارجی دستگاه تناسلی می کند.
ولیکنبه یاد داشته باشید که اگر مکرراً و یا به گونه شدید بیماری مبتلا شوید که گاهی همبه درمان جواب نمی دهد و بلافاصله پس از درمان بیماری باز می گردد باید از نظر سایربیماریهای سیستمیک به ویژه بیماری قند بررسی شوید.
چگونه درمان می شوید؟
درمان این بیماری بسیار ساده و معمولا با استفاده ازکرمهای موضعی ضد قارچ مخصوص دستگاه تناسلی بانوان و یا گاهی هم اگر قادر به استفادهاز کرم واژینال نباشید، با خوردن دارو درمان پذیر می باشد. گاهی توسط داروهائی که احتیاج به نسخه پزشک ندارد این بیماری به راحتی درمان پذیر است. ولیکن باز هم تکرارمی کنم، چنانچه حامله هستید و یا به طور مکرر درگیر این بیماری می شوید، باید حتماًبه پزشک خود مراجعه کنید که علت اصلی را جویا شوید.
چگونه از ابتلا مکرر به این بیماری پیشگیری کنیم؟
به نکات زیر توجه داشته باشید.
 •
حتماً از شورت های کتانی استفاده کنید.
• 
تا آنجا که ممکن است ازپوشیدن شورت های پلاستیکی و یا بسیار تنگ و چسبان خودداری کنید.
از کاغذهای توالت حاوی مواد معطر و رنگی، Tampon، Pad های معطر و Bubble Bath و یا به طور کلینشستن در وان حمام پرهیز کنید.
 •
اگر باز هم گرفتار عفونت مکرر قارچی واژن شدیدبه پزشک خود حتماً مراجعه کنید به دو دلیل نخست اینکه ممکن است علت بیماریهای سیستمیک بدن باشد و دو م گاهی لازم است که پزشک شما را برای مدت چند ماهی روی درمانبگذارد که از تکرار عفونت جلوگیری شود.
آیا همسر و یا دوست پسر شما باید درمان بشود؟
در این عفونت یا ر شما احتیاجبه درمان ندارد و این بیماری اکثراً او را گرفتار نخواهد کرد مگر اینکه همسر شمامشکل دیگری ازنظر بیماری سیستمیک داشته باشد.
عفونت های میکروبی واژن
این عفونت Bac terial Vaginitis خوانده میشود.
محیط واژن حاوی نوعی باکتری است که به نام باکتری خوب واژن معروف است وهمینطور حاوی باکتری دیگری است که به نام Anacrobes نامیده می شوند. گاهی بدون دلیلویژه این نوع باکتری بیش از انداره رشد کرده و سبب بیماری می شوند.
چه علائمی دارند؟
گاهی بیمار اصلاً علائمی ندارد، گاهی این بیماری سبب افزایش ترشح واژن می شود که اکثراً آبکی است. یا گاهی رنگ زرد کمرنگ یا پررنگ تر دارد. گاهی بودار می شود که به اصطلاح Fishy Smell خوانده می شود که بیماران این بو رااکثراً پس از نزدیکی با همسر احساس می کنند، و گاهی بیمار احساس سوزش و خارشدارد.
چگونه تشخیص داده می شود؟
به پزشک مراجعه کنید. ترشح شما را در مطب آزمایش میکند و بلافاصله تشخیص داده خواهد شد.
آیا این نوع عفونت ازطریق نزدیکی منتقل می شود؟
اگر چه این بیماری در بانوانیکه فعالیت جنسی دارند بیشتر دیده می شود ولیکن ارتباطی به نزدیکی ندارد و یار مقابلهم احتیاج به درمان ندارد. مگر اینکه بیمار مکرراً گرفتار این بیماری بشود.
چگونه درمان می شود؟
با تمام سادگی این بیماری احتیاج به درمان دارد چراکه اگر درمان نشود عفونت به سمت دهانه رحم، رحم و لوله ها می رود و سبب مشکلات بسیار وبدتری خواهد شد. به ویژه اگر اینکه زن حامله باشد. این بیماری را می شود به طورموضعی و یا خوراکی درمان کرد ولی درمان این بیماری حتماً احتیاج به مراجعه به دکترو نسخه پزشک دارد .
عفونت شایع دیگر واژنTrichumoniasis است
عامل این بیماری یک نوع انگل به نامتریکومونا است که اکثراِ در اثر نزدیکی با فرد مبتلا ، بیمار درگیر آن خواهد شد. گاهی بیمار مدتها این بیماری را دارد بدون اینکه علائمی داشته باشد.
چه علائمی دارد؟ افزایش ترشح واژن، تغییر رنگ آن به صورت آبکی، یا زرد رنگ و یا گاهی سبزکمرنگ، بوی بد، خارش و سوزش، درد و سوزش در هنگام دفع ادرار از علائم آن است. اکثراً احتیاج به درمان خوراکی دارد. در این نوع گرفتاری همسر بیمار هم بهتر است که درمان بشود.
در اینجا باید یاد آور شوم که عفونتهای دیگر ناحیه تناسلی در ارتباطبا رابطه جنسی ونزدیکی بیمار به آنها مبتلا می شود ازقبیل «کلامید یا»، سوزاک، هم می تواند سبب افزایش ترشح واژن بشود، ولیکن اینها عفونت هائی هستند که ابتدا دهانه رحم را گرفتار می کنند و گاهی تنها علامت آنها افزایش ترشح واژن است که در این نوععفونتها زن و مرد هر دو باید درمان بشوند. ولیکن به خاطر داشته باشید که در این مقاله فقط سخن بر سر عفونت های شایع ناحیه واژن است نه سایر قسمتهای تناسلی
نکاتی که برای پیشگیری از عفونت واژن باید رعایت شود.
1-هرگز از Vaginal douche استفاده نکنید
2- از مواد عطری- اسپری عطری، Tamponsو همینطور از Pad هایمعطر در زمان خونریزی ماهیانه پرهیز کنید.
3- همیشه شورت های کتانی که زیاد همتنگ و چسبان نباشند، بپوشید.
4- همیشه ناحیه تناسلی و مقعد را از جلو به عقب پاککنید این روش تا آنجا که ممکن است از انتقال عفونت از ناحیه رکتوم به واژن جلوگیریخواهد شد.
5-گاهی این خارش و سوزش در ناحیه تناسلی ممکن است به دلیل آلرژی بهمواد پاک کننده باشد در این صورت بهتر است که پودر لباسشوئی و کاغذ یا مایع نرمکننده پارچه را در موقع شستشو عوض کنید.
6- گاهی کاندوم یــــا «دیافراگم» و یا Sperm Killing Gel که برای پیشگیری از حاملگی مصرف می شود ممکن است سبب حساسیت وخارش و سوزش در ناحیه واژن بشود، در اینصورت بهتر است روش دیگری را جایگزینکنید.
7- پس از دوش روزانه ناحیه خارجی تناسلی را با حوله خوب خشک کنید.
 
 

 



           
یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, :: 8:49
حجت

 

 هر که هست
هر چه هستی
 واسه من عزیزترینی
 با تو بودن آرزوم
تو امیدآخرینی
 نفس هنجره بی تو                      
نفس باد خزونه
کاش میشد بوی تن تو              
پر می شد تو رگ خونه
من و یه دنیا بی قراری              
یه افق چشم انتظاری
رو تنم زخم زمستون
اما تو خود بهاری

 



           
دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, :: 18:29
حجت

                                       خسته شدم از بی وفائیهایت

 

و من اینجا در کنار شاخه های خشک بید

دارم مجنونانه میلرزم...دارم غزلهایم را به حراج میگزارم

تو هیچگاه نفهمیدی...دلتنگیهایم را

تو نخواستی بدانی که زمین خوردن من

فقط برای این بود که دستم را بگیری

من چشم چشم میکنم تا بیایی

و تو با دیدن من راهت را عوض میکنی

آری عشقم...خسته شدم

نه از بی وفائیهایت

فقط از چشمهایم

که چه ملتمسانه به دنبال نگاه تو میگردند

خسته شدم عزیزم

نه از بی توجهیت

بلکه از شعرهایم...که هر چه میسرایم برای توست

اما تو هیچگاه نمیخوانی

با دیدن تو تبسم از لبانم محو نمیشود

اما تو چه غریبانه مرا مینگری

بیا فقط برای یک بار

دستم را بگیر ...تا من برایت بمیرم



           
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, :: 19:32
حجت

 

دلم برای خودم میسوزه

   دلم برای خودم میسوزه میخواهم برای تمام اشکهایی را که در غربت نگاهت ریختم...تو را از قلب تب زده ام بیرون کنم...میخواهم دلم را در کلبه تنهائیم زندانی کنم...و تو چه گستاخانه میشکنی ...این دل بیقرار را عجیب است در اوج بیکسی تنها تو را هدف قرار میدهم...میخواهم نفرینت کنم...اما همینکه لب میگشایم...صدایت از دهانم خارج میشود...صدایی که اوج احساس من است...شبها تا به سحر به تو می اندیشم که چطور فر اموشت کنم...اما تو با من چه کرده ای که اینگونه طلسم چشمانت شده ام میخواهم تو را از این قلب تب دار برانم...اما چرا فریادی درون سینه ام نام تو را میخواند آه ای عشق نافرجام...تو چه کرده ای که اینگونه قلبم فقط برای تو میتپد نازنینم...بی وفای من...امشب همینکه در رویاهام آمدی ...میخواهم بگویم تو چه کرده ای...تو چه هستی...که هستی کفر میگویم...بلکه خدایم هستی...نمیدانم...عجب دردی دلم دارد...اگر روزی برای عشق فرهادم...به کوه بیستون رفتم کنم کوه و دهم جانم...برای دیدنت دلبر هنوز دلم برای خودم میسوزد



           
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, :: 18:35
حجت
درباره وبلاگ


حجت الله سعيدي ،دانشجوي كارشناسي ارشد فيزيولوژي جانوري
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بیولوژی83 و آدرس biology83.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.